روش فلاپ كاريداكيس در سينوس پايلونيدال دكتر

۹۷ بازديد

امير كشوري۱، محمد صادق فاضلي۲، عليرضا كاظميني۲، علي پاشا ميثمي۳، محمد كاظم نوري طارملو۴

۱- گروه جراحي، دانشگاه علوم پزشكي تهران ، keshvari@tums.ac.ir
۲- گروه جراحي، دانشگاه علوم پزشكي تهران
۳- گروه پزشكي اجتماعي، دانشگاه علوم پزشكي تهران
۴- پزشك عمومي و محقق، دانشگاه علوم پزشكي تهران

 

شما بايد بدانيد كه چه موقع بايد به دكتر مراجعه كنيد. بهترين زمان مراجعه به پزشك براي معالجه كيست مويي همان زماني است كه احساس مي كنيد در بخش انتهايي ستون فقرات تان يك گودي كوچكي ايجاد شده است. اگر در اين زمان به دكتر مراجعه كنيد دردها و تورم هاي بعدي كيست مويي را تجربه نخواهيد كرد.

خيلي از بيمارها و مردم با دليل ندانستن و نداشتن شناخت درست از كيست مويي علائم آن را ناديده مي گيرند و متوجه نيستند كه اگر در همان روزهاي اول به دكتر مراجعه مي كردند, مي توانستند با ساده ترين راه ها و بدون هيچ درد و التهابي كيست مويي خودشان را درمان كنند.

اگر كوچكترين درد, گودي يا توده اي را در ناحيه مورد نظر مشاهده يا احساس كرديد خودتان را به دكتر متخصص كيست مويي برسانيد, تا او با معاينه دقيق هم بيماري شما را تشخيص و تاييد كند و هم روند درماني آن را شروع نمايد.

پس زمان مراجعه شما براي معالجه كيست مويي به دكتر درست زماني است كه گودي كوچكي روي پوست انتهاي ستون فقرات خود مشاهده كنيد. همينطور هر گونه تحريك و آلودگي در اين ناحيه مشاهده كرديد به پزشك مراجعه كنيد. بعد از آلوده شدن, روي كيست يك مايع چركي يا آبسه چركي ايجاد مي شود كه بسيار اذيت كننده است. پس نگذاريد كار به اين مرحله بكشد.

امير كشوري۱، محمد صادق فاضلي۲، عليرضا كاظميني۲، علي پاشا ميثمي۳، محمد كاظم نوري طارملو۴

۱- گروه جراحي، دانشگاه علوم پزشكي تهران ، keshvari@tums.ac.ir
۲- گروه جراحي، دانشگاه علوم پزشكي تهران
۳- گروه پزشكي اجتماعي، دانشگاه علوم پزشكي تهران
۴- پزشك عمومي و محقق، دانشگاه علوم پزشكي تهران

 

شما بايد بدانيد كه چه موقع بايد به دكتر مراجعه كنيد. بهترين زمان مراجعه به پزشك براي معالجه كيست مويي همان زماني است كه احساس مي كنيد در بخش انتهايي ستون فقرات تان يك گودي كوچكي ايجاد شده است. اگر در اين زمان به دكتر مراجعه كنيد دردها و تورم هاي بعدي كيست مويي را تجربه نخواهيد كرد.

خيلي از بيمارها و مردم با دليل ندانستن و نداشتن شناخت درست از كيست مويي علائم آن را ناديده مي گيرند و متوجه نيستند كه اگر در همان روزهاي اول به دكتر مراجعه مي كردند, مي توانستند با ساده ترين راه ها و بدون هيچ درد و التهابي كيست مويي خودشان را درمان كنند.

اگر كوچكترين درد, گودي يا توده اي را در ناحيه مورد نظر مشاهده يا احساس كرديد خودتان را به دكتر متخصص كيست مويي برسانيد, تا او با معاينه دقيق هم بيماري شما را تشخيص و تاييد كند و هم روند درماني آن را شروع نمايد.

پس زمان مراجعه شما براي معالجه كيست مويي به دكتر درست زماني است كه گودي كوچكي روي پوست انتهاي ستون فقرات خود مشاهده كنيد. همينطور هر گونه تحريك و آلودگي در اين ناحيه مشاهده كرديد به پزشك مراجعه كنيد. بعد از آلوده شدن, روي كيست يك مايع چركي يا آبسه چركي ايجاد مي شود كه بسيار اذيت كننده است. پس نگذاريد كار به اين مرحله بكشد.

سينوس پاپلونيدال
است كه حفره يا حفراتي در زير جلد كه حاوي مو و بافت
گرانولاسيون هستند، به سطح پوست راه پيدا م ي كنند و ممكن است
باعث ترشح مزمن و بدبو شده و ايجاد آبسه حاد نمايند . ناحيه
شايعترين محل آن ،(Sacrococcygeal region) ساكروكوكسيژيال
مي باشد. اين بيماري با توجه به شيوع سني آن ، يك عامل مهم بستري
شدن و جراحي در بين جوانان م يباشد. 1
طيف وسيعي از درمان هاي مختلف براي آن بيان شده كه از
روش هاي محافظه كارانه مانند تزريق فنل تا روش هاي پيچيده مانند
فلاپ هاي پوستي عضلاني (مانند فلاپ گلوتئوس ماكزيموس
در آن قرار م يگيرند، اما ((Gluteus maximus myocutaneous flap)
هيچيك از اين رو ش ها ميزان عود بيماري را به صفر نرساند ه اند. براي
درمان سينوس پايلونيدال روشي مي تواند ايد ه آل باشد كه افزون بر كم
بودن ميزان عود، با عوارض كم و طول درمان كوتاه تر نيز همراه باشد
تا بيمار بتواند هر چه زودتر به محل كار خود باز گردد . در حال
حاضر جراحي روش درماني رايج در تمام دنيا است . 2 انواع مختلفي
از جراحي براي اين بيماري وجود دارد كه قسمت مشترك آنها ،
برداشتن كامل سينوس و فيستو ل هاي جانبي آن، همراه با مقداري از
بافت اطراف مي باشد. اما روش پوشاندن و پر كردن محل باقي مانده
پس از برداشتن سينوس ، مورد اختلاف نظر مي باشد . برخي معتقدند
اين محل بايد باز گذاشته شود تا به مرور با ايجاد نسج گرانولاسيون و
به كمك پديده انقباض بافتي، پر شود . گروهي ديگر اين محل را
به صورت ساده مي دوزند و بعضي ديگر به صورت نيمه كامل به روش
مارسوپياليزاسيون اين زخم را مي بندند. گروهي ديگر از جراحان نيز
با استفاده از انواع مختلفي از فلاپ هاي ساده يا پيچيده زخم را ترميم
مي كنند. 1و 2
يكي از رو ش هاي توصيه شده براي بستن محل باقي مانده پس از
آن را معرفي Karydakis برداشتن سينوس پايلونيدال، روشي است كه
كرده و به نام خود او معروف است . هدف اصلي اين روش كه برخي
آن را يك نوع فلاپ پيشرفته مي دانند، كم كردن عمق گودي
و قرار نگرفتن محل ترميم زخم در خط وسط م ي باشد . Intergluteal
معتقد است كه براي ايجاد سينوس پايلونيدال سه عامل Karydakis
لازم مي باشد كه شامل : 1- مو ، 2- گودي و فشار پوستي در ناحيه
و 3- آسيب پذيري پوست مي باشد. Natal cleft
او بر اين باور است كه اگر اسكار محل زخم پايلونيدال در خط
وسط بيافتد، به دليل گودي اين محل و به دليل ضعف پوستي محل
ترميم، شانس عود افزايش م ي يابد . وي نتايج خود را روي حدود
6000 بيمار با كمتر از 1% عود گزارش نمود كه بيشتر ين تعداد بيمار
و كمترين ميزان عود را در بين تمام گزارشات درمان سينوس
پايلونيدال داشته است. 3و 4 افراد ديگري كه اين روش را با تعداد بسيار
كمتر از بيماران تكرار نموده و نتايج خود را گزارش كرد ه اند، هر چند
نتوانستند چنين رقم پايي ني از عود داشته باشند ولي ميزان عود آنها نيز
از بسياري از رو ش ها كمتر بود . 5و 6 اين روش جراحي ، در كشور ما
كمتر انجام مي شود. در اين مطالعه، نتايج جراحي سينوس پايلونيدال
با روش (Sacrococcygeal pilonidal sinus) ساكروكوكسيژيال
كاريداكيس گزارش شد.

روش بررسي
اين مطالعه به صورت آينده نگر و به شيوه پيگيري به روش تك
انجام شده و شامل مواردي از سينوس (Single cohort) هم گروه
پايلونيدال بود كه از آبان ماه سال 1385 تا شهريور 1392 در
جراحي شدند . Karydakis flap بيمارستان اما مخميني (ره) به روش
تمام بيماران مبتلا با هر سن و جنس وارد مطالعه شد ند و فقط كساني
كه تمايل به اين نوع عمل نداشتند و يا رضايت به ورود به اين طرح
نداده و يا در زمان مراجعه دچار آبسه در محل بيماري بود ه و يا پس
از عمل قابل پيگيري نبودند، از اين مطالعه كنار گذاشته شدند.
بيمار در وضعيت خوابيده :Karydakis تكنيك جراحي به روش
به شكم روي تخت عمل قرار مي گيرد. دو طرف باسن بيمار به كمك
چسب هاي نواري طوري از يكديگر باز مي شو ند كه عمق ناحيه
شكاف بين دو باسن به خوبي ديده شود.
رزكسيون سينوس پايلونيدال با اين روش به صورت يك بيضي
غيرقرينه مي باشد. اينكه اين بيضي غيرقرينه در كد ام قسمت ناحيه
ساكروكوكسيژيال قرار گيرد و ابعاد آن چقدر باشد بستگي به تعداد و
محل سوراخ هاي خط وسط و سورا خ هاي جانبي و مسير آنها د ارد و
در ابتداي عمل ، طراحي رزكسيون با كمك قلم استريل انجام شد
.( (شكل 1
روش طراحي رزكسيون : ابتدا تعداد و محل سورا خ هاي خط
وسط و سوراخ هاي جانبي و مسير آنها با كمك پروب بررسي شد تا
محدوده حفره سينوس و نيز تراكت اصلي و تراك ت هاي جانبي
مشخص شود و از اينكه تمام آنها در محدوده رزكسيون قرار دارند
اطمينان حاصل گردد.
پوست اين نواحي با دقت لمس گرديد تا سفتي هاي غيرطبيعي كه
مي توانند نشانه اندوراسيون باشند ، مشخص شوند . از آنجا كه در اين
عمل، خط نها يي اسكار عمل بر روي يكي از باسن ها قرار مي گيرد ،
در اين مرحله بايد سمتي كه اسكار عمل به آن سمت كشيده م ي ش ود
انتخاب گردد . اگر سوراخ ها و سينوس هاي جانبي (يا اندوراسيون ) در
يك طرف از باسن قرار داشتند ، اسكار نها يي عمل به آن سمت كشيده
مي شود، ولي اگر سينوس هاي جانبي در هر دو طرف قرار داشتند ، آن
سمتي انتخاب مي شد كه سينوس جانبي فاصله بيشتري از خط وسط
داشت و در صورت ي كه سوراخ ها فقط در خط وسط قرار گرفته بودند
و سينوس جانبي وجود نداشت ، هر دو طرف قابل انتخاب بودند .
جراح بايد در سمتي از بيمار بايستد كه اسكار نها يي به آن سمت
كشيده م يشود.
ابتدا قطر بزرگ بيضي كشيده شد، اين خط مي بايست به فاصله
2 از خط وسط قرار داشته باشد و در واقع محل اسكار نهايي cm
مي گردد. طول اين خط متفاوت بود و بستگي به گستردگي
سوراخ هاي وس طي و جانبي داشت ولي 9 يا 10 سانتي متر مناسب
5 گرفته شد ولي بسته به وضعيت cm بود. عرض بيضي حدود
سوراخ هاي جانبي مي توانست كوچكتر يا بزرگتر هم باشد . اين بيضي
بايد در محلي از ناحيه ساكروكوكسيژيال قرار مي گرفت كه عرض و
طول آن در جا يي قرار گيرد كه همه سورا خ هاي وسطي و جانبي در
محدوده آن قرار داشته باشند.
پس از تعيين محل طول و عرض بيضي ، پا يين ترين نقطه از طول ،
يك سانت به سمت جراح (يعني به سمتي كه اسكار نها يي خواهد
بود Karydakis آمد) آورده شد ، اين يك تغيير ، نسبت به روش اصلي
و باعث شد در نهايت انتهاي برش به سمت مق عد كشيده نشود . بدين
ترتيب با وصل كردن اين چهار نقطه (دو نقطه طرفي و نقاط فوقاني و
تحتاني) يك بيضي غيرقرينه ايجاد شد كه تمام سوراخ ها، تراكت ها و
ايندوراسيون ها را دربر گرفت.
رزكسيون روي محدوده طراحي شده انجام شد . پيش از ايجاد
برش، در مسير آن محلول يك در 200000 اپي نفرين ب ه صورت
زيرجلدي انفوزيون شد تا از خونريزي و كاهش ديد و جاگذاشتن
ديواره سينوس جلوگيري شود . برش با تيغ بيستوري انجام شد ه و از
كوتر جهت ايجاد برش پرهيز شد چون سوزاندن باعث مي ش ود اگر
قسمتي از سينوس جا بماند به خوبي تشخيص داده نشود . عمق برش
تا روي فاشياي ساكرال ادامه داده شد. در سمت كمك جراح ، اين
برش به صورت عمودي به طرف پا يين هدايت شد ولي در سمت
جراح، برش به طور مايل تا روي فاشياي ساكرال در خط وسط ادامه
داده شد. بعد از پايان اكسيزيون، يك زخم قايقي بزرگ ايجاد مي شود
كه لبه دور از جراح ، حالت عمو دي و لبه سمت جراح ، حالت ما ي ل
داشت.
جهت ترميم نقص بافتي ايجاد شده ، ابتدا لبة زخم در آن سمت
1 از سطح پوست و به عرض cm كه دور از جراح بود ، در عمق
شد تا يك فلاپ پوستي كه تمامي Undermine 2 در زير پوست cm
طول زخم را در بر م ي گيرد تشكيل شود . ضخامت فلاپ يكنواخت
گرفته شد. اين فلاپ در افراد چاق شامل چربي زير جلدي بود و در
افراد لاغر ممكن بود فاشياي عمقي و عضله ر ا نيز در برگيرد . جهت
بستن زخم از دو لايه بخيه استفاده شد. لايه زيرين معمولا از شش
(Ethicon, Johnson and Johnson بخيه با نخ ويكريل يك صفر
تشكيل شده كه به طور مجزا Medical Inc., Somerville, NJ, USA)
شده بود به Undermine از هم ، زده شد . در اين لايه ، عمق محلي كه
فاشياي عمقي ساكرال در خط وسط وصل گرديد . همه بخيه ها از
نسج عبور داده شد ولي پيش از آنكه گره زده شوند، چسب هايي كه
دو سمت باسن را از هم جدا كرده بود باز شدند و سپس در حالي كه
كمك جراح نيز به نزديك كردن سطح زيرين فلاپ به خط وسط
كمك كرد، سوچورها يكي پس از ديگري گره زده شد.
يك درن هموواك زير سوچورها قرار گرفت و از سمت بالاي
انسيزيون خارج شد. لايه دوم كه با نخ ويكريل 2 صفر زده شد دو
لبه فلاپ را به همديگر نز ديك تر كرد . پوست ب ه صورت ساب
كوتيكولار دوخته شد و گره ها نيز به داخل انداخته شد تا سطح پوست
آسيب نبيند . سوراخ خروجي درن نيز در خط وسط قرار نمي گرفت ،
چون هر آسيبي به پوست م ي توانست زمين ه ساز عود سينوس گردد .
يك دوز سفازولين پيش از شروع عمل داده شد و تا سه دوز پس از
عمل ادامه يافت. روي زخم به طور محكم پانسمان شد ه و بيمار در
اتاق ريكاوري و بخش ب ه صورت طاق باز خوابانيده شد تا به
هموستاز بيشتر كمك كند.
روز پس از عمل ، بيماران توسط جراح ويزيت شده ، پانسمان
محل جراحي تعويض و توصي ههاي لازم در مورد نحوه مراقبت از
زخم به بيمار گوشزد و سپس ترخيص شدند. از آنها خواسته شد پس
از ترخيص ، در مقاطع هفته اول ، ماه اول ، ماه سوم پس از عمل و
سپس سالانه به درمانگاه پيگيري مراجعه نمايد.
در اين مراجعات از بيمار سئوالاتي در مورد نحوه پانسمان و
مراقبت از زخم و توانا يي بازگشت به كار شد ه و همچنين در هر
مراجعه، زخم از نظر ميزان بهبودي و عوارض احتمالي مانند باز شدن
كامل يا ناكامل و يا عفونت و ميزان آن و يا وجود هماتوم و سروما
معاينه و نتايج ثبت گرديد.
داده هاي پيش و پس از عمل بيماران توسط جراح در فرم
SPSS software version 17 (SPSS, مشخصي ثبت گرديد و سپس
شده و مورد تجزيه و تحليل آماري قرار Inc., Chicago, IL, USA)
گرفت. جهت داده هاي كمي، ميانه، ميانگين، حداقل، حداكثر و
انحراف معيار مورد محاسبه قرار گرفت. در مورد متغيرهاي كيفي نيز
تعداد و درصد يافت هها در هر گروه ب هطور جداگانه محاسبه گرديد.
جراحي Karydakis در اين مطالعه در مجموع 141 بيمار به روش
-148)175 cm 57 ) سال ، ميانه قد -14) شدند. ميانه سن بيماران 25
123-47 ) و ميانه شاخص توده بدن )80 kg 196 )، ميانه وزن
kg/m2 پيگيري 36 (Median) 37/72-17/32 ) بود. مدت ميانه )25/86
15 %) از بيماران زن / ماه (از سه تا 77 ماه ) بود. در مجموع 22 نفر ( 6
%81/ 84 %) مرد بودند . شايعترين علامت بيماران در 9 / و 119 نفر ( 4
0/ موارد ترشح چرك يا خونابه بود . طول مدت شروع بيماري بين 21
تا 240 ماه با ميانه 12 ماه بود.
خصوصيات ظاهري سينوس پايلونيدال در بيماران اين مطالعه در
24 %) از / جدول 1 نشان داده شده است. در مجموع 35 نفر ( 82
بيماران سابقه جراحي پيشين به دليل سينوس پايلونيدال داشتند 12 نفر
از اين افراد فقط سابقه درناژ به دليل آبسه داشتند . جراحي پيشين در
2%) به روش بسته ، و / 8%) به روش باز ، در سه نفر ( 1 / 12 نفر ( 5
5%) به روش باز و يا بسته بوده است . هيچيك از آنها / هشت نفر ( 7
پيشتر با اين روش عمل نشده بودند . از نظر وضعيت شغلي، 90 نفر
(%34/ 2%) بي كار و 48 نفر ( 04 / %63/82 ) شاغل، سه نفر ( 12 )
دانش آموز يا دانشجو بود هاند.
-53/ 120-35 ) دقيقه ( 20 ) 55/52 min متوسط زمان عمل
-19) 70/86 gr متوسط وزن قسمت برش شده ،(CI%95=57/84
cm متوسط عرض قسمت برش شده ،(CI%95=78/39-63/34) (326
10/06 cm و متوسط طول آن (CI%95=4/55-4/09) (11/5-3) 4/32
بود. (CI%95=10/48-9/64) (17-3/5)

متوسط زمان بهبو دي زخم يعني متوسط زماني كه زخم به طور كامل
-12/ 15 روز ( 79 / اپي تلياليزه شده و ديگر نياز به پانسمان نداشته 92
2) روز بود. متوسط زمان -120) و ميانه آن 10 (CI%95=19/04
بازگشت به كار يعني متوسط زماني كه بيمار توانسته به كار پيشين
و ميانه آن 14 (CI%95=15/83-13/ 14 روز ( 05 / خود بپردازد 44
1-35 ) روز بود. )
متوسط ميزان رضايت بيماران بر اساس تعيين عددي بين يك تا
پنج كه در مقاطع روز اول ، هفته اول ، ماه اول ، ماه سوم و سپس سالانه
4 بود. / 4 تا 91 / پرسيده شده، اعدادي بين 34
متوسط نمره درد بيماران كه بر اساس تعيين عددي بين صفر تا
1 و در / 2، در ماه اول 30 / 5، در هفته اول 42 / 10 بوده، در روز اول 19
0 بود. / ماه سوم 62
عوارض زودرس پس از عمل ، در جدول 2 ارايه شد . عفونت
زخم در هشت نفر ايجاد شد كه فقط در سه نفر همراه با خروج
ترشحات شبيه چرك و در بقيه موارد به صورت تورم و قرمزي زخم
بود. از اين گروه فقط در يك نفر نياز به باز كردن انتهاي زخم و
خروج ترشحات بود . به جز يك نفر كه بستري و سفازولين وريدي
گرفتند، ساير افراد با مصرف سفالكسين خوراكي بهبود ياف تند. هماتوم
در يك بيمار به وجود آمد كه با بستري و استراحت نسبي و بدون
نياز به اقدام جراحي بهبود يافت. يك بيمار سروما پيدا كرد كه


متوسط سن بيماران در اين مطالعه 33
ساير مطالعات 6 بالاتر بود. شا يد علت آن وجود چندين بيمار بالاي
سن 40 سال و بيماران بيشمار بالاي 30 سال در بين آنان بود. در اين
مطالعه نسبت مرد به زن از پنج به يك هم بيشتر بود. اين نسبت بيشتر
از آمار سه به يك در مقالات مشابه بود. 6و 7
Karydakis با توجه به اينكه بيماران در انتخاب جراحي به روش
آزاد بودند به نظر مي رسد زنان تمايل كمتري به اين عمل نشان داد ه اند.
شايد دليل اين امر تغيير شكلي است كه در قسمت فوقاني شكاف بين
دو باسن با اين تكنيك ايجاد مي شود و چون اين مورد پيش از عمل
به همه بيماران يادآوري مي شد، بنابراين زنان با توجه به احتمال تغيير
شكل ظاهري، تمايل كمتري به آن نشان داده اند.
37/72-17/32 ) بود كه )25/86 kg/m متوسط شاخص توده بدن 2
مشابه ساير مطالعات 8و 9 بود. در مورد مشخصات سينوس پايلونيدال
در مطالعه حاضر ، از نظر فاصله پا يين ترين سوراخ تا آنوس مشابه تنها
مطالعه اي بود كه اين اعداد را اعلام كرده است. 9
ولي تعداد سورا خ هاي خط وسط و سوراخ هاي جانبي در مطالعه
حاضر بيشتر بودند كه م ي تواند نشانه اي بر بزرگتر بودن ابعاد سينوس
پايلونيدال در بيماران مطالعه حاضر نسبت به آن مطالعه باشد . به
همين دليل ابعاد توده برداشته شده نيز با مديان طول 10 در مقايسه با
63 در / 5 و مديان وزن 5 cm 7، مديان عرض چهار در مقايسه با cm
34 بزرگتر از آن مطالعه بوده است . متوسط زمان عمل در gr مقايسه با
120-35 ) مي باشد. در ساير مطالعات كه زمان ) 55/52 min بيماران ما
جراحي به روش كاريداكيس را ذكر كرد ه اند اين زمان بين 22 تا 81
9 متوسط مدت زمان بهبودي زخم يعني زماني كه - بوده است . 13 min
زخم كامل بسته شده و پس از آن بيمار ديگر نياز به پانسمان نداشته
15 (دو تا 120 ) روز مي باشد. در ساير / است، در بيماران ما 92
مطالعات اين زمان بين دو تا 63 روز گزارش شده است. 8و 9و 14 و 15
( 14 (يك تا 35 / متوسط زمان بازگشت به كار در بيماران ما 44
در Karydakis روز بود. زمان بازگشت به كار در جراحي به روش
مقالات مختلف بين سه تا 56 روز بود. 6و 8و 9و 11 و 13 و 14 و 15
از نظر عوارض زودرس پس از عمل ، در بيماران ما شايعترين
17 نفر ) ) %12/ پيامد جراحي ، باز شدن محدود زخم بود كه در 1
بيماران به وقوع پيوسته و در غالب موارد به صورت باز شدن سطحي
در قسمت انتهايي بود.
با پانسمان روزانه اكثر اين بيماران بهبود يافتند و فقط دو نفر
جهت ترميم سريعتر زخم نياز به كورتاژ پيدا كردند ، هيچيك از اين
موارد منجر به عود نشد.
% در مقالات مشابه عارضه باز شدن محدود زخم ، از 6% تا 38
گزارش شد ه است . 9و 13 و 16 يك مورد از بيماران ما دچار باز شدن كامل
زخم در تمام طول آن شد كه ناشي از اصابت ضربات مستقيم به محل
زخم (در يك درگيري) در روز نهم پس از عمل بود كه در اتاق عمل،
زخم تحت ترميم دوباره قرار گرفت . پيامد باز شدن كامل زخم در
8% گزارش شده است. 9و 13 و 16 / 2% تا 4 / مقالات ديگر از 9
عارضه عفونت به مفهوم ترشح چركي از زخم در بيماران ما در
%5/8 (هشت نفر ) بيماران ايجاد شد كه فقط يك مورد آنها نياز به باز
كردن انتهاي زخم جهت خروج كامل چرك ها پيدا كرد و بقيه موارد
با پانسمان و مصرف آن تي بيوتيك خوراكي بهبود يافتند . در يك بيمار ،
آنتي بيوتيك به صورت وريدي تجويز شد . اين بيمار ، چند روز بستري
شد و پس از بهبودي نسبي ، بدون نياز به اقدام جراحي مرخص شد .
بين Karydakis در مقالات بررسي شده ، عارضه عفونت در روش
1/3 تا 12 % گزارش شده است . 10 و 11 و 13 و 14 عو ارض ديگر اين روش
بسيار محدود بوده و شامل هماتوم و سروما م ي باشد كه هر يك از
آنها فقط در يك بيمار اتفاق افتاده است . بيماري كه هماتوم داشت ،
چند روز بستري شد و آنتي بيوتيك پروفيلاكتيك دريافت كرد و با
حال عمومي خوب و بدون هيچ عارضه ديگري مرخص شد . بيماري
كه سروم ا داشت ، به صورت خود به خود تخليه شد و هيچ عارضه
ديگري پيدا نكرد . عارضه هماتوم و سروما در ساير مطالعات نيز


حدود 2
در بيماران خودش كه حدود 6000 Karydakis . %1/42 دو مورد بود
نفر بوده اند، ميزان عود را 1% گزارش نموده است. 3
پژوهشگران ديگر با تعداد كمتر بيماران ، ميزان عود جراحي با اين
4% عود اعلام كردند . 5و 11 و 13 و 1416 بدين ترتيب / روش ر ا حداكثر تا 8
براي Karydakis مي توان نتيجه گرفت كه جراحي به روش
سينوس هاي پايلونيدال در ناحيه ساكروكوكسيژيال با اطمينان و كم
عارضه است كه ويژگي آن احتمال عود بسيار ناچيز و بهبودي و
بازگشت به كار سريع م ي باشد. جراحاني كه تمايل دارند شانس عود
بيماران آنها كم باشد و يا زخم آنها زود ترميم شود ، بهتر است اين
روش را در پيش گ يرند. همچنين با توجه به امكان اكسيزيون وسيع ،
اين روش براي بيماراني كه سوراخ هاي وسطي و جانبي بيشمار
دارند، بسيار مناسب است.
سپاسگزاري: اين مقاله بخشي از طرح تحقيقاتي با عنوان "مقايسه
درمان سينوس پايلونيدال ساكروكوكسيژيال ب ه روش كاريداكيس و
روش باز از نظر ميزان عود ، عوارض بازگشت به كار، زمان بهبود
كامل زخم و رضايتمندي بيم اران در بيمارستان اما م خميني (ره) در
سال هاي 1386 تا 1389 " مصوب دانشگاه علوم پزشكي تهران در
86 مي باشد كه با حمايت دانشگاه -04-30- سال 1386 با كد 6148
علوم پزشكي تهران اجرا شده است

References

 

McCallum I, King PM, Bruce J. Healing by primary versus secondary
intention after surgical treatment for pilonidal sinus.
Cochrane Database Syst Rev 2007;(4):CD006213.
2. Chintapatla S, Safarani N, Kumar S, Haboubi N. Sacrococcygeal
pilonidal sinus: historical review, pathological insight and surgical
options. Tech Coloproctol 2003;7(1):3-8.
3. Karydakis GE. Easy and successful treatment of pilonidal sinus
after explanation of its causative process. Aust N Z J Surg
1992;62(5):385-9.
4. Karydakis GE. New approach to the problem of pilonidal sinus.
Lancet 1973;2(7843):1414-5.
5. Kitchen PR. Pilonidal sinus: experience with the Karydakis flap.
Br J Surg 1996;83(10):1452-5.
6. Moran DC, Kavanagh DO, Adhmed I, Regan MC. Excision and
primary closure using the Karydakis flap for the treatment of pilonidal
disease: outcomes from a single institution. World J Surg
2011;35(8):1803-8.
7. Sondenaa K, Andersen E, Nesvik I, Søreide JA. Patient characteristics
and symptoms in chronic pilonidal sinus disease. Int J
Colorectal Dis 1995;10(1):39-42.
8. Akinci OF, غير مجاز مي باشدkun A, Uzunkoy A. Simple and effective surgical
treatment of pilonidal sinus: asymmetric excision and primary
closure using suction drain and subcuticular skin closure.
Dis Colon Rectum 2000;43(5):701-6; discussion 706-7.
9. Anderson JH, Yip CO, Nagabhushan JS, Connelly SJ. Day-case
Karydakis flap for pilonidal sinus. Dis Colon Rectum
2008;51(1):134-8.
10. Petersen S, Aumann G, Kramer A, Doll D, Sailer M, Hellmich G.
Short-term results of Karydakis flap for pilonidal sinus disease. Tech
Coloproctol 2007;11(3):235-40.
11. Ates M, Dirican A, Sarac M, Aslan A, Colak C. Short and long-term
results of the Karydakis flap versus the Limberg flap for treating pilonidal
sinus disease: a prospective randomized study. Am J Surg
2011;202(5):568-73.
12. Morden P, Drongowski RA, Geiger JD, Hirschl RB, Teitelbaum DH.
Comparison of Karydakis versus midline excision for treatment of
pilonidal sinus disease. Pediatr Surg Int 2005;21(10):793-6.
13. Can MF, Sevinc MM, Hancerliogullari O, Yilmaz M, Yagci G. Multicenter
prospective randomized trial comparing modified Limberg
flap transposition and Karydakis flap reconstruction in patients with
sacrococcygeal pilonidal disease. Am J Surg 2010;200(3):318-27.
14. Testini M, Piccinni G, Miniello S, Di Venere B, Lissidini G, Nicolardi
V, et al. Treatment of chronic pilonidal sinus with local anaesthesia:
a randomized trial of closed compared with open technique.
Colorectal Dis 2001;3(6):427-30.
15. Ersoy E, Devay AO, Aktimur R, Doganay B, Ozdoğan M, Gündoğdu
RH. Comparison of the short-term results after Limberg and
Karydakis procedures for pilonidal disease: randomized prospective
analysis of 100 patients. Colorectal Dis 2009;11(7):705-10.
16. Keshava A, Young CJ, Rickard MJ, Sinclair G. Karydakis flap repair
for sacrococcygeal pilonidal sinus disease: how important is technique?
ANZ J Surg 2007;77(3):181-3.

منبع: بررسي آينده نگر موارد جراحي به روش فلاپ كاريداكيس در سينوس پايلونيدال

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.